-
بازگشایی مجدد!
پنجشنبه 9 خرداد 1398 01:33
فووت فوووت... هلو اوری بااادی انی بادی ایز هیر؟؟؟
-
.
پنجشنبه 9 خرداد 1398 01:31
نمیدونم کنکور سراسری مجدد بعد از هشت سال کار درستی هست یا نه... تو این 7ماهی که گذشت یک بارم به دلم شک راه ندادم... ولی امشب با خوندن نوشته های قدیمی وبلاگم وقتی دیدم چه زحمت زیاادی تو سال کنکور ارشدم کشیدم تا شهیدبهشتی قبول شم، دلم شکست... یه لحظه قلبم لرزید... حالا یه ماه مونده به کنکور اونم تو روزایی که خودم...
-
تعطیلات
سهشنبه 25 خرداد 1395 15:57
کم کم باید اسم وب عوض کنم بذارم روزمره های یک عدد دانشجوی ارشد در جستجوی موضوع پایان نامه! امتحانا پریروز تموم... و معضل جدید انتخاب موضوعه... خدای بزرگ خودت کمکی بنما
-
فرایدی ;)
جمعه 23 بهمن 1394 11:58
کاش همه روزای دنیا جمعه بودن... والا بخداا.صب تا 10 خوابیدن رو عشق است :) در عین حال کلی کارم داشته باشی!!! راستش از خدا که پنهون نیس از شما چه پنهون دیشب که میخوابیدم آلا م گوشی رو گذاشتم شیش پاشم !!! حالا کی زنگ خورده و اینا من که اصا نفهمیدم! :)) فقط در همین حد میدونم که با اشعه های شدید نور خورشید از خواب بیدار...
-
دوست خوب
پنجشنبه 22 بهمن 1394 20:54
امروز با دوست جان جانان رفتیم بیرون... این دوستای خوب سرمایه ی زندگی ماها هستن... دوست خوب اون کسیه که وقتی پیششی اصصلا حرف کم نمیاارییی و مداام با هیجااان میزنین وسط حرف هم مهسای جاان ممنون که بی وقفه خوبی.... "پیاده روی تو هوای سرد" "پارک وی تا تجریش" "کلانای پارک وی" "کارامل...
-
دیلین دیلین
پنجشنبه 22 بهمن 1394 13:08
اومدم ادامه بدم بنویسم خاطرات ریز و درشتمو .از موضوع پایان نامه ای که نشد اون چیزی که من میخواستم بشه ،تاااا ریزودرشت زندگیم.... راستش یه نگاهی به نوشته های گذشتم که میندازم با خودم میگم وااای یه زمانی چه چیزا که واسم مهم نبووده چقققد تغییر کردم!!! و البته این صفت یه خردادیه و تو این موضوع هیییچ تعجبی نیس ولی خب...
-
رنگی رنکی
شنبه 27 تیر 1394 02:34
باز خدا پدر و مادر این صاحب سایت رنگی رنکی رو بیامرزه! والا فک میکنم بعد از یک ماه غم و اندوه ناشی از رفتن اجباری مادربزرگ جان یخورده تنوع لازم بود! امروز رفتم یه بسته ازون روبان رنگی رنگیاااا + بسته ی ویژه ی شهریورماه + کارت پستالای رنگی رنگی رو سفارش دادم لازمه بگم که چققققققققدر بعدزین فرایند خوشحال و مشادمانه و...
-
باشد که بمانیم...
چهارشنبه 3 تیر 1394 02:53
و بدین سان دوباره برگشتیم :)
-
لحظه نوشت.
یکشنبه 23 فروردین 1394 21:47
کاش خدا بم یه صبر خیلی گنده بده.... خیلی خیلی گنده....
-
احتمالا موقت..
چهارشنبه 19 فروردین 1394 21:41
لعنت به من.... لعنت به من... لعنت به من...
-
دلتنگی....
چهارشنبه 19 فروردین 1394 13:21
گاهی اوقات هس که دلت حتی واسه همون روزمره های ساده هم تنگ میشه... وقتی نداشته باشیشون یادت میاد چقد ناشکر بودی... قدر داشته هامونو بدونیم که یه روزی دلمون واسه حتی همین تکراریام تنگ میشه... +اقرار میکنم به شدت بابایی هستم! کاش دیروز بابا مارو میرسوند فرودگاه... اینقد که من به این عزیزدوس داشتنی* زحمت میدم.... امیدوارم...
-
عنوانم تصمیم جدی باشه!
سهشنبه 18 فروردین 1394 12:40
یه تصمیم ویژه و خاص گرفتم.... انشالا بتونم تا همیشه پاش بمونم....فقط نوشتم اینجا تا یادم بمونه :) خدای مهربونم?? حواست هس بهم?? من خیلی خیلیی به کمکت نیاز داارم :-* هیشکیم جز خودت ندارم.یدفه ییخیالم نشییاااا... + یادم باشه... که هرچقد مهربون تر باشم دنیای مهربون تری هم خواهم داشت :)
-
این روزهای من...
دوشنبه 17 فروردین 1394 20:18
دقت کردم میزان وابستگی من به گوشی عزیزم با نزدیک شدن به هرکنکوری افزایش پیدا میکنه... و خب خیلیم طبیعی طوره!این روزا پرم از امید به آینده.... همه چیو به اینده ی محترم موکول میکنم و این روند شامل حال آقای عشقم شده.خستس... و هیچ کاری از دست من برنمیاد چون من خسته تر از اونم.همیشه هیشکی نبوده منو بفهمه! به خودم که فک...
-
استرس...
پنجشنبه 16 بهمن 1393 17:25
+نیمه ی یه روز پراز استرسم.... +هیچ چیز جز معجزه نمیتونه فردا رو درست از پیش ببره.... +به طرز خنده دار و عجیبی فقط صدای تبلیغ مدرسان شریف تو ذهنم پخش میشه.... +اگه کسی اینجارو خوند امشب دعاکنه منو.... ینی من عاشق بابام.... خیلی بیخیالانه میگه ینی ما فردا نمیتونیم بخاطرتو بریم بیرون گشت و گذار?!
-
روزای آخر ارشدعلوم
پنجشنبه 9 بهمن 1393 20:59
از غمای بزرگ من فقط و فقط دورشدن از این دوستای خوب و باحاله... اگه کنکور تموم شه درسته خیلی از چیزا تموم میشه مثل استرس،خستگی،بیخوایی،حرص خوردنا،پیمودن هفتگی و بعضا روزانه ی خونه تا انقلاب به مقصد کلاس کنکور!! ولی... ولی... اون ته ته ته دلم یه حسی هست مث حس دلتنگی... مث حس دوری... واسه اکیپ دوستا و جمع همیشگی...
-
روزای آخر....
سهشنبه 7 بهمن 1393 21:02
فقط میتونم بگم لعنت به این روزا و ساعتا و ثانیه هاو لحظه ها... خدا بنیان اون بنیانگذار کنکورو ریشه کن کنه :-'(
-
چرا?
چهارشنبه 12 آذر 1393 00:09
چرا روزای من اینجوری شدن?!?!?!!??به طرز وحشتناکی شرووع و به طرز قشنگی پایان می یاابند!!!
-
صبح
سهشنبه 11 آذر 1393 09:02
هوای ابری این شهردلگیر و کشندس... همین.تمام!
-
انار
دوشنبه 10 آذر 1393 14:58
یه اپ نصب کردممم،ینییییی بیخوووود.ینییی عااااششغاااال! فقط وقت گیره مقداری! و دیگه اینکه گوشیمو عوض کردم شماره هیشکی توش سیو نیس و هرکی اس میده و نمیشناسمش،اصصصلا خودمونمیشکونم و همون مدل خودش جواب میدم! :))))) اصا یه وضیهههه:)))) امروز یکی اس داده سلام شکوفه جون.حالت خوبه? میگم انتخابای آزادتو چی میزنی? منم نه...
-
اندراحوالات یه روز خیلی شادی بخش
یکشنبه 9 آذر 1393 18:47
آخه نباید که فقط از سختی ها و بدی ها نوشت.... اون حال و هوای خوش و خرمانه چی پس!!!?? امروز ازون روزاای خعلییی خوب بود.یعنی خیلیااااا.... با اینکه درس خوندنم با تقریب به صفر رسید و اگر این اتفاق قطعا روزای پیش میفتاد بنده الان درحاال هااای هااای گریه کردن بودم،ولی امروز اینجور نبود.و الان در حال هاار هااار خندیدن...
-
آدامس
چهارشنبه 28 آبان 1393 20:06
دقت کردین تریدنت* چقدددر زیاااد بادکنک میشه?دقیقا اییین هواااا! *Trident:ازین آدامس اجنبیا!
-
خیلی بد!
سهشنبه 27 آبان 1393 15:34
هوای ابری خر است.خر خر خر!!!! و همینطور خر! چون درروزی چنیین غمناک,آسمان نباید ابری شدنش بیااید نقطه تمام :'(
-
یه صبح دیگه...
سهشنبه 27 آبان 1393 09:28
سلام زندگی. صبح بخیر :)
-
...
سهشنبه 27 آبان 1393 00:37
احساس یک عدد "همچون بنفشه سردر گریبان فرو برده " رو دارم... خدایا کمکم کن ... روزای سختی درپیشه.........
-
نمایشگاه
دوشنبه 26 آبان 1393 23:46
هیییچوقت تو زندگیم تصور تنهایی امروزمو نمیکردم... این تنهایی رو فریاد نمیزنم. ولی غصم میگیره از اعتمادبیجا!? چرا وقتی طرف نشاید*,من بایسته دونستم... و هزاران چرای دیگه.و هزاران سکوت پراز فریاد دیگه و هزاراان لبخند پراز زاری های دیگه... *شاید=شایسته بودن :) +وقتی گفتن واژه ی این نیز بگذردم دیگه امیدوارت نمیکنه...
-
وارونگی و شفق!
دوشنبه 26 آبان 1393 23:41
از آرزوهایی که دوس داشتم همیشه قبل مردنم برآورده بشن یک.دیدن پدیده ی زمین لرزه دو.دیدن وارونگی هوا و سه.دیدن شفق قطبیه! اولیشو سه ماه پیش دیدم!!! دومیشو دیروز و امروز دیدم.دیگه تنها مونده شفق قطبی,که اگه اونم ببینم راااحت میتونم به زندگی پرعزززتم پایان بدم ;) +داداش جان میگه عارزو قحط بود!هنو عارزوی دیدن مثلث برمودا...
-
خواب دیشب + g5 glx!!! + رویا
سهشنبه 20 آبان 1393 14:42
دنبال یه بهونه واسه نوشتن میگشتم... از بهونه ی خواب بد دیشب گذشتم , از تغییرتصمیم دقیقه نودیم واسه انتخاب گوشی گذشتم,ولی ازین یکی آخری نمیتونم بگذرم. وقتی کسی کی چندساله از دخدربودنش تاا به امروز وبلاگشو میخونی و تقریبا دوساله که منتظره مادر بشه وصاحب یه فینگیلی شه,ولی خدا واسش نمیخواد وبیشتر از یک ماه واسش...
-
یه جوری از خودم مراقبت میکنم هرکی ندونه فک میکنه بابت نگه داری ازخودم حقوق میگیرم!
شنبه 17 آبان 1393 16:53
-
انار خوردنی که بدون نمک باشه... میخوام صدسال سیاااه نباشه! والللا!:-/
شنبه 3 آبان 1393 20:54
-
آدم خانه اش یک جاست دلش هزار جای دیگر...
شنبه 3 آبان 1393 19:24