دلتنگی....

گاهی اوقات هس که دلت حتی واسه همون روزمره های ساده هم تنگ میشه...

وقتی نداشته باشیشون یادت میاد چقد ناشکر بودی...

قدر داشته هامونو بدونیم که یه روزی دلمون واسه حتی همین تکراریام تنگ میشه...



+اقرار میکنم به شدت بابایی هستم! کاش دیروز بابا مارو میرسوند فرودگاه...


اینقد که من به این عزیزدوس داشتنی* زحمت میدم.... امیدوارم همیشه همینجور بمونه و بمونم... ینی میشه? کاش بشه... 


+وقتی واسه یه دیدار کوتاه این همه راه میکوبه میاد فرودگاه و تادم سالن ترانزیت همراهی میکنه... ینی اینکه ارزش زیادی واسه این عشق قائله.... و البته کاشکی بزرگترام اینو درک کنن و آینده اذیت نکن..


*آقای عشق میگم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد