خانه عناوین مطالب تماس با من

"دست نوشتـ های آنلاین یه دخدر صورتی "

می نویسم... پس هستم. :)

"دست نوشتـ های آنلاین یه دخدر صورتی "

می نویسم... پس هستم. :)

ابر برجسب

لایتنرمزخرف پشیمان نوشت...

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • بازگشایی مجدد!
  • .
  • تعطیلات
  • فرایدی ;)
  • دوست خوب
  • دیلین دیلین
  • رنگی رنکی
  • باشد که بمانیم...
  • لحظه نوشت.
  • احتمالا موقت..

بایگانی

  • خرداد 1398 2
  • خرداد 1395 1
  • بهمن 1394 3
  • تیر 1394 2
  • فروردین 1394 5
  • بهمن 1393 3
  • آذر 1393 4
  • آبان 1393 12
  • مهر 1393 8
  • شهریور 1393 40
  • مرداد 1393 31

جستجو


آمار : 2896 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • ایییینقد بدم میاااد اسم شوهرم امیییین باااشههه :-/ الان یهو وسط درس اومد تو ذهنم :))) سه‌شنبه 11 شهریور 1393 14:28
  • امروز صبح+مانتوی جینگیل مستون ترم 2 +پیدا کردنش+پوشیدنش+تنگ بودنش!!!! +حسرت ذوق و شوق ترم 2 کارشناسی..... سه‌شنبه 11 شهریور 1393 08:52
  • هوا آنسوی چشمانم بارانیست.... یکشنبه 9 شهریور 1393 22:19
  • حس خوب گوش دادن ترک موردعلاقت با صداااای بلندددد تو عارومی این وقت شب........ یکشنبه 9 شهریور 1393 22:08
  • من دیگه آدم چندوقت پیشا نیستم... عوض شدم. جمعه 7 شهریور 1393 19:13
  • من خسته تر از اونیم که بخوام با سرنوشت یکی به دو!!! کنم... کوتاه بیا لطفا... جمعه 7 شهریور 1393 19:12
  • همه چیزت اکیه ها!به جز اون قسمتا که ذهنت یادت نمیاره تولدارو.روزای مادر و پدرودخدرو...اگه من تو زندگیت نبودم طرد میشدی.احتمالا! چهارشنبه 5 شهریور 1393 21:39
  • احساس نفرت میکنم ازین باشگاهی که دارم میرم.فقط زود تموم شه.این روزا برن.برن برن تا برسه به اون روزای خوب! چهارشنبه 5 شهریور 1393 21:34
  • از یه جایی... چهارشنبه 5 شهریور 1393 21:25
    آدمها می آیند خودشان را نشان می دهند اصرار می کنند برای اثبات بودنشان و ماندنشان اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان همان آدمها وقتی که پذیرفتی بودنشان را وقتی که باورشان کردی به سادگی می روند و تو می مانی با باوری که.. -ایلهان برک
  • همینطورنوشت... :) چهارشنبه 5 شهریور 1393 21:23
    فقط شجاع باش.همین :) کاشکی میفهمیدی همین چندکلمت چقد به من امید به ادامه دادن میده... وقتی تو شرایطی که همه تاکید رو رفتنم میکنن برمیگردی میگی بیخود!تو بهتر میشی! دوس دارم از پشت گوشی محکم بغلت کنم و بگم تو عالی هستی.تو هم لیاقتت اینجا موندن نیست.خوب کاری میکنی داری میری... ولی نمیگم. خوب من.
  • تازگیا فهمیدم بیشترین تفاهم مامان بابای من درعدم تفاهمشونه.... چهارشنبه 5 شهریور 1393 09:14
  • +کاش میشد ذکرمنبع بزارم اینجا که طرف خودشو تو وبلاگش خفه کرده واسه قبولی مجدد... و اسم مارم اورده تو گوروه شکست خوردگان!!!! چهارشنبه 5 شهریور 1393 09:09
  • خدا خودش میدونه... اگه ژنتیک چمران رو دریک دست من و بیوفیزیک تهران رو در دست دیگرمن بزارن.پیتیکو پیتیکو میرم بیوفیزیک! چهارشنبه 5 شهریور 1393 09:06
  • عااقااا!بخدا من نمیدونم قبول شدن مجددژنتیک چمران کجاااش کلاس داره که یک سری از دوستان تا سرحدخودکشی دارن کلاس میزارن... چهارشنبه 5 شهریور 1393 09:04
  • بیوفیزیک دانشگاه تهران... یکشنبه 2 شهریور 1393 23:17
  • الان دقیقا لحظه هام با طعم پاستیل نوشابه ایه <3 +عاقای مولف خیلی مهربونه... یکشنبه 2 شهریور 1393 18:44
  • صدتا حس خوب و بد باهم.... دوس دارم برم یه جا تو تنهاییام بخندم و گریه کنم.... عاقای سنجش?میشه سریعتر?:-( یکشنبه 2 شهریور 1393 18:09
  • صدتا حس خوب و بد باهم.... دوس دارم برم یه جا تو تنهاییم بخندم و گریه کنم.... عاقای سنجش?میشه سریعتر?:-( یکشنبه 2 شهریور 1393 18:07
  • وقتی با خیال راحت به عاهنگی که دوس داری گوش میدی و هیچ یادی نیس که دلتنگت کنه...:-) شنبه 1 شهریور 1393 18:28
  • وقتی میفهمی چقدر خر بودی... شنبه 1 شهریور 1393 18:26
  • اگه بعضیا حمل بر بارداربودن نزارن;یاد طعم لعنتی اون که میفتم حالت تهوع بهم دست میده :-S سه‌شنبه 28 مرداد 1393 21:30
  • ... سه‌شنبه 28 مرداد 1393 21:01
    تو ذهنم همیشه سوال میمونه... که چرا رابطه ی یه زن شوهردار و یه پسرمجرد باید همینجور الکی مداوم باشه!!! من فقط میخوام بدونم چرا؟! +من همیشه واسه یه زندگی مدرن زیادی سنتی و واسه یه زندگی سنتی زیادی مدرن بودم...
  • بعد از طوفان... سه‌شنبه 28 مرداد 1393 20:56
    امشب یه معجوونی خووردم!!وااای نمیخوام حتی یادم بیاااد... مزه ی زهرمارشیرین میدااااااد!!!! +البته مقداری هم طعم گااو میدااد امیدوارم دیگه هیچوقت تکرار نشه....
  • وقتی از شدت استرس زلزله گریت میگیره.... دوشنبه 27 مرداد 1393 18:21
  • ددی مهربونم <3 ازت ممنوونم وااسه خریید اییییین همه جیتووو!!!! دوشنبه 27 مرداد 1393 17:58
  • برای تو مردن شده آرزوم.... دوشنبه 27 مرداد 1393 17:54
    حاضرم تمام هستیمو بدم ولی صداسیما این عاهنگ تیتراژ پایانی عاوای بارانو پخش نکنه که با این کارش دوسال تموووومو تو ذهن من مرور کنه... +لازم به ذکره تاحالا حتی یک قسمت ازین فیلمو ندیدم ولی هرجا که باشم با صدای شنیدن این عاهنگ میخکوب میشم...
  • ببخشین شمااا?خواننده خاموششونم... دوشنبه 27 مرداد 1393 14:50
  • سردوراهی رفتن پیش مشاور یا نرفتن... دوشنبه 27 مرداد 1393 13:10
  • با قاطعیت میگم!واسه رنگ لاک قرمز بهترین رنگ و صدفی بدترین رنگه!دیدم که میگم!!! دوشنبه 27 مرداد 1393 10:20
  • حس کنندگان زلزله ایم :-S دوشنبه 27 مرداد 1393 05:49
  • 111 یادداشت
  • 1
  • 2
  • صفحه 3
  • 4