نمایشگاه

هیییچوقت تو زندگیم تصور تنهایی امروزمو نمیکردم...
این تنهایی رو فریاد نمیزنم.
ولی غصم میگیره از اعتمادبیجا!? چرا وقتی طرف نشاید*,من بایسته دونستم...

و هزاران چرای دیگه.و هزاران سکوت پراز فریاد دیگه و هزاراان لبخند پراز زاری های دیگه...

*شاید=شایسته بودن


:)

+وقتی گفتن واژه ی این نیز بگذردم دیگه امیدوارت نمیکنه...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد